این رویداد خاتمه یافته است و اطلاعات موجود در این سایت صرفا جنبه آرشیو دارد

برگزاری هشتمین پیش نشست همایش مطالعات تطبیقی اخلاق در اسلام ومسیحیت با عنوان: «اخلاق محبت ورزی»


ارسال شده در تاریخ :
برگزاری هشتمین پیش نشست همایش مطالعات تطبیقی اخلاق در اسلام ومسیحیت با عنوان: «اخلاق محبت ورزی»

هشتمین پیش نشست همایش بین المللی "مطالعات اخلاق در اسلام و مسیحیت، با موضوع اخلاق محبت ورزی"، با حضور حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد باقر قیومی، عضو هیات علمی و مدیر گروه ادیان در جامعه المصطفی العالمیه، در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، سالن همایش سردار سلیمانی برگزار شد


دکتر قیومی، بحث خود را با محبت خدا آغاز کرد و آن را در هر یک از روابط چهار گانهی رابطه انسان با خدا و خود و دیگران و محبت انسان در رابطه با طبیعت، به طور جداگانه قابل طرح عنوان کرد؛ همچنین، یادآور شد: محبت خدا، به دو شکل فاعلی و مفعولی در قرآن مطرح شده است. او محبت و عشق انسان به خدا را نقش فاعلی دانست و در ادامه گفت:  شکل دوم محبت این است که انسان محبوب خدا شود؛ یعنی، محبت و عشق خدا به انسان که همان نقش مفعولی است.

استاد حوزه علمیه و دانشگاه، درباره محبت فاعلی خدا خاطر نشان کرد: انسان، به خدا محبت و عشق می ورزد و رابطه محبتی، یک امر باطنی و مشکک است؛ همچنین، دارای نشانهها و آثاری است و به آیه «قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ  وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ» (توبه/24) اشاره نمود؛

(ای رسول ما امت را) بگو که اگر شما پدران و پسران و برادران و زنان و خویشاوندان خود و اموالی که جمع آورده‌اید و مال‌التجاره‌ای که از کسادی آن بیمناکید و منازلی را که به آن دل خوش داشته‌اید، بیش از خدا و رسول و جهاد در راه او دوست می‌دارید منتظر باشید تا خدا امر خود را جاری سازد (و اسلام را بر کفر غالب و فاتح گرداند و شما دنیا طلبان بدکار از فعل خود پشیمان و زیانکار شوید) و خدا فسّاق و بدکاران را هدایت نخواهد کرد.

دکتر قیومی، یاد آور شد: این آیه، به این نکته اشاره می‌کند که باید بین آن دسته از مواردی که محبوب انسان است و انسان به آن محبت می ورزد، اولویت بندی برقرار شود؛ زیرا، در ابتدای آیه، مجموعه ای از موارد مربوط به محبت انسان ذکر می شود که خود این مجموعه قابل دسته بندی است؛ مثل خانواده، پدر، مادر، فرزندان، برادر و آنچه که به ما نسبت داده می شود؛ ویژگی مشترک این موارد این است که محبوبیت آن ها از محبت به خود ناشی می شود، انسان به خود محبت دارد، حب ذات و حب نفس دارد و بالطبع آنچه که به او متعلق باشد، به آن ها محبت می ورزد.

مدیر گروه ادیان جامعه المصطفی العالمیه، خداوند از طریق خلقت، این را در طبیعت انسان قرار داده است. ملاک اصلی تمام این موارد مربوط به محبت انسان، وابسته بودن و منصوب بودن آنها به اوست، این مسئله ی بسیار مهمی است؛ به عنوان مثال، در بهترین و زیباترین محبت که محبت مادر به فرزند است، اگر مادری بعد از ده سال متوجه شود که در اثر یک اشتباه فرزندی که بزرگ کرده است، در بیمارستان جا به جا شده و فرزند او در خانواده ی دیگری است، ناخود آگاه، در او یک علقه ی جدید نسبت به کسی که تا الان ندیده است ایجاد می شود؛ زیرا، مادر متوجه می شود که آن فرزند، به او متعلق است؛ قطعا، این محبت از حب به خود ناشی می شود.

دکتر قیومی، این مسئله را در قرآن، دارای سه قسمت محبت به خدا، محبت به رسول الله، حب جهاد عنوان کرد و گفت: اگر به این صورت نباشد: فتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ که همان فسق است و در ادامه گفت: در سطح ریشه ای تر بحث، محبت در قرآن به عنوان توحید حبی عنوان شده و آموزه و تعلیم اصلی در قرآن، توحید و خداشناسی است که از این حیث با تمام ادیان متفاوت است و یکی از فروع در توحید، توحید در سطح احساس و عواطف است و باید، توحید در وجود انسان در مراتب مختلف انسانی وجود داشته باشد!

ایشان در ادامه گفت: چنانچه، حضرت ابراهیم عليه السلام، در دوره ی دوم سفرش به احران، با ستاره پرستان گفت و گو کرد: فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا  قَالَ هَذَا رَبِّي  فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ؛ پس، چون شب بر او نمودار شد ستاره درخشانی دید، گفت: این پروردگار من است. چون آن ستاره غروب کرد گفت: من چیزهای غروب کردنی و ناپدید شدنی را دوست ندارم (به خدایی نخواهم گرفت؛ انعام/ 76)

 چیزی که افول کننده است، شایسته ی محبت ورزی نیست و به تعبیر اصولیون تعلیل حب، وصف است: یعنی، چون افول کننده است، نمی تواند محبوب واقع شود و از حیث دیگر هم جمع محلی به الف و لام است؛ خاصیت سلبی دارد: چیزی جز خداوند (که افول کننده نیست) شایسته ی محبت ورزیدن نیست.

استاد حوزه و دانشگاه خاطر نشان کرد: در قرآن، ذیل انواع توحید هایی که مطرح می شود، فعل خاصی است که انسان برای خدا انجام می دهد و او را به عنوان یگانه می ستاید و خداوند توحید را در هدایت و در ولایت سریان می دهد: لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ و این امر در هدایت به رسول الله وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ به قرآن اِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ به امام أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا سریان داده شده است! در بحث ولایت هم توحید وجود دارد؛ در آیه بیست و چهارم سوره ی توبه این امر را توسعه داده که ما اصلی ترین محبت ها را باید در مسیر خداوند و آنچه به خدا منصوب است، قرار دهیم.

 

دکتر قیومی، آنچه را که به خدا منصوب می شود، عشق به خدا، عشق به منصوبان خدا و عمل مقرِب عنوان کرد و در تبیین این موارد گفت: عشق به خدا را می توان، در عبارات حضرت سجاد علیه السلام در مناجات محبین مشاهده کرد که می فرمایند: أَسْأَلُكَ حُبَّكَ، وَحُبَّ مَنْ يُحِبُّكَ، وَحُبَّ كُلِّ عَمَلٍ يُوصِلُنِى إِلَى قُرْبِكَ، وَأَنْ تَجْعَلَكَ أَحَبَّ إِلَىَّ مِمَّا سِوَاكَ، وَأَنْ تَجْعَلَ حُبِّى إِيَّاكَ قائِداً إِلَى رِضْوَانِكَ، وَشَوْقِى إِلَيْكَ ذَائِداً عَنْ عِصْيانِكَ...؛ از تو می‌خواهم دوستی خودت را و دوستی آنان‌که تو را دوست دارند و دوستی هر کاری که مرا به میدان قرب تو می‌رساند...؛ این حب اصیل و ذاتی است؛ همچنین، در ادامه چنین عنوان کرد که عشق به منصوبان خدا؛ وَحُبَّ مَنْ يُحِبُّكَ؛ و عمل مقرِب؛ وَحُبَّ كُلِّ عَمَلٍ يُوصِلُنِى إِلَى قُرْبِكَ، همان حب به خدا و حب به رسول الله است که رأس انسان‌هایی است که محبوب خدا هستند و حب به جهاد که در میان اعمال، محبوب ترین عمل نزد خداوند متعال است؛ پس، اولین مرتبه ی بحث محبت؛ محبت به خدا به شکل فاعلی است، تا به جایی که انسان به مقامات اولیاء الهی می رسد که «وَ التَّامِّینَ فِی مَحَبَّةِ اللَّه»‏ که در محبت به خدا، تندیس محبت الهی می شوند.

مدیر گروه ادیان جامعه المصطفی العالمیه، در ادامه گفت: محبت، باید خودش را در عمل نشان بدهد که اوج آن محبت واقعی و عمیق الهی را در کربلا و ماجرای عاشورا می بینیم! محبت امری باطنی است و نشانه هایی دارد که می‌توان خود را با آن ها محک زد و بدین وسیله، ادعاهای کاذبانه و صادقانه را از هم تفکیک نمود؛ خدا، در سوره ی جمعه در ماجرای یهود بیان می کند که این ها ادعا می کنند محب خدا هستند: قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِين بگو؛ ای جماعت یهود، اگر پندارید که شما به حقیقت دوستداران خدایید نه مردم دیگر، پس تمنّای مرگ کنید، اگر راست می‌گویید.

 

دکتر قیومی، در تشریح این آیه گفت: مرگ در نگاه مؤمن لقاء الله است و ملاقات با محبوب، شیرین ترین لحظه ی اوست؛ در حالی که آنان چنین کاری نمی کنند و آن ها دوست دارند، هزار سال روی زمین بمانند؛ زیرا، خود را برای ملاقات با خدا آماده نکرده اند و ادعای کاذبانه نسبت به محبت خدا دارند.

وی، محبت را از جنبه های سلبی و ایجابی آن بررسی کرد و  گفت: قرآن یاد آور می شود: انسان برای محب خدا بودن، باید نسبت به یک سری از چیزها و افراد گریزان باشد؛ همانطور که نسبت به افراد و چیزهایی که مقرِب خداست، باید تمایل داشته باشد. و تفکیک بین خدا و اولیاء الله از خطرناک ترین امور است و علائم کفر انسان و ناسپاسی اوست.

 استاد حوزه و دانشگاه، در بخش دوم سخنان خود، به بحث محبت مفعولی خدا پرداخت و گفت: گاهی، انسان تحت محبت خدا قرار می گیرد؛ آیات بسیاری در این مورد عنوان شده و محوری ترین آیه، آیه ۳۱ سوره ی ال عمران است: قُل إِن كُنتُم تُحِبّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعوني يُحبِبكُمُ اللَّهُ وَيَغفِر لَكُم ذُنوبَكُم  وَاللَّهُ غَفورٌ رَحيمٌ؛ بگو: «اگر خدا را دوست می‌دارید، از من پیروی کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است».

وی، در ادامه گفت: برای اینکه انسان محبوب خدا باشد، باید، محبت اصیل داشته باشد که برای این محبت، ملاک هایی در قرآن ذکر شده است و شرط کافی و لازم این امر، در قرآن تبعیت از رسول الله است؛ زمانی  که انسان پیرو کسی باشد از جمله ی او شمرده می شود...فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي...؛ رابطه ی طبعیت و اطاعت رابطه عام وخاص است و این نکته در قرآن برجسته شده است؛ در این جا از تعبیر ان تبعونی استفاده شده است. محبوب خدا واقع شدن مرتبه بالایی است؛ رابطه ی انسان با خدا در قرآن به چندین شکل مطرح شده است؛ یکی از مهم ترین رابطه ها در عبادت خدا شکل می گیرد؛ انسان عبد خداست.

دکتر قیومی، ضمن جدا سازی مفهوم رضایت از مفهوم محبت گفت: در اواخر سوره ی فجر آمده است: رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً و رسیدن انسان به مقام رضا، همان رابطه ی فاعلی و مفعولی است؛ یعنی راضی و مرضی خدا شدن، کدام ساده تر است؟ این که مرضی خدا شوییم و خدا از ما راضی شود ساده تر است؛ چرا که خدا به کوچک ترین مناسبتی رضایت پیدا می کند؛ ولی، اینکه ما از خدا راضی شویم، خیلی سخت تر است؛ زیرا، به قضای الهی و تقدیرات الهی راضی شدن سخت است.

ایشان، در ادامه افزودند: در بحث رضایت، نقش فاعلی از نقش مفعولی سخت تر است؛ ولی، در بحث محبت داستان بر عکس است و این که انسان بخواهد محبوب خدا شود، یک شرط بسیار سخت و بعید تر است؛ در قرآن، آیات بسیاری پیرامون گروه ها و اعمالی داریم که محبوب خدا هستند و یا برعکس از حب الهی خارج شده اند؛ ایشان، در ادامه، به این آیات اشاره کرد: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ.. ؛ اِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِين...؛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوّابينَ وَيُحِبُّ المُتَطَهِّرينَ...؛ اِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْكافِرِينَ...؛ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ‌...؛ إِنَّ اللَّه يُحِبُّ المتقین‌‌...؛ إِنَّ اللَّه يُحِبُّ المحسنین...، إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ ...؛ و گفت: مسئله ی مهمی که در واقع موضوع اصلی بحث را به خود اختصاص می دهد، این است که در قرآن، بین چند مفهوم فرق است و ما بیشتر روی دو مفهوم بحث می کنیم: مفهوم رحمت و  محبت ؛ رحمت خداوند عام است؛ البته، رحمت خاصه هم داریم: رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‌ءٍ؛ اما، محبت خدواند خاص است و به افراد خاصی تعلق دارد و برای همگان نیست.

استاد حوزه و دانشگاه، در ادامه گفت: خداوند انسان را آفرید و برای این که او را وارد بهشت کند، تمام زمینه ها را فراهم ساخت؛ موجودات عالم دو دسته اند: موجودات بسته (دارای ماهیات لایتغیر) و باز (ماهیات متغیر) موجودات بسته، ماهیتشان بسته است؛ مانند حیوانات، گیاهان و جمادات.

موجودات باز، مانند انسان و موجودات مختار؛ خودشان باید حقیقت خود را با اختیار شکل دهند؛ چنانچه، فردی، از این اختیار به درستی بهره ببرد، تحت محبت الهی قرار می گیرند.

 دکتر قیومی، ضمن این که رحمت الهی را عام بر شمرد، افزود: از رحمت است که ربوبیت خدا ایجاد شده است؛ رحمت، گاهی چهره ی خشن دارد؛ مانند تنبیه تربیتی؛ چنانچه، عذاب در قرآن ریشه رحمت عنوان شده است؛ پس؛ جهنم هم ریشه رحمت دارد؛ رحمت برای تمام موجودات است؛ اما، محبت خاص کسانی است که دارای ملاک محب بودن باشند.

 عضو هیات علمی جامعه المصطفی العالمیه، دو خطا را در مقوله ی محبت یاد آور شد و اولین خطا را ادعای محبوبیت کاذب عنوان نمود و گفت: قرآن، درباره قوم یهود می فرماید: وَ قَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ  قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ  بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ  يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ  وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا  وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ؛ یهود و نصاری گفتند: ما پسران خدا و دوستان اوییم. بگو (ای پیغمبر): اگر چنین است پس او چرا شما را به گناهانتان عذاب می‌کند؟ بلکه، شما هم بشری هستید از آن ها که خدا خلق کرده، هر که را بخواهد می‌بخشد و هر که را بخواهد عذاب می‌کند، و فرمانروایی آسمان ها و زمین و آنچه بین آن ها است، از آنِ خداست و بازگشت همه به سوی اوست؛ مائده/18.

وی همچنین، در ادامه سخنان خود افزود: یهود بر این باور است که فرزندان و قوم خدا هستند که بر اساس عقیده ی پایه ای باطل است؛ يا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ  إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ  فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ  وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ  انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ  إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ  سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ  لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ  وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا؛ ای اهل کتاب! در دین خود اندازه نگه دارید، و درباره خدا جز به راستی سخن نگویید؛ در حق مسیح عیسی بن مریم، جز این نشاید گفت که او رسول خداست و کلمه الهی است که به مریم فرستاده و روحی از عالم الوهیت است؛ پس، به خدا و همه فرستادگانش ایمان آورید و به تثلیث قائل نشوید (اب و ابن و روح القدس را خدا نخوانید)، از این گفتار شرک باز ایستید که برای شما بهتر است؛ جز خدای یکتا خدایی نیست و منزّه و برتر از آن است که او را فرزندی باشد؛ هر چه در آسمان و زمین است، همه ملک او است و خدا تنها به نگهبانی (همه موجودات) کافی است؛ نساء/171.

دکتر قیومی، در تحلیل برخی از آیات که شعب منتخب را پذیرفته است، گفت: فضلتکم علی العالمین؛ اما، این که یهود قوم خدا باشند پذیرفته نیست. بر اساس این که این قوم خود را قوم خدا می دانند، پس تمام بنی اسرائیل فرزندان خدا هستند و چون فرزند خدا هستند، محبوب خدا هستند و خدا بلافاصله به پیامبرش یاد می دهد که از آن ها سوال کن: قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُم؛. اگر شما احباء و محبوب خدا هستید، چرا خدا شما را عذاب می کند؛ زیرا، آن ها بر این عقیده هستند که خدا فقط چند روزی ما را عذاب می کند. مگر محب، محبوب را عذاب می کند؟. در اینجا، محبت از رحمت جدا می شود و می گوید: شما اگر محبوب خدا هستید. نباید مورد عذاب خدا باشید و ادعای محبوبیت با این اشکال در قرآن زیر سوال می رود.

مدیر گروه ادیان جامعه المصطفی العالمیه، در ادامه، ادعای محبت عام را خطای دوم عنوان نمود و افزود: این خطا، در بعضی از تعابیر جریانات مسیحیت و متون مقدس آن ها وجود دارد؛ که به خدای محبت تعبیر می کنند؛ خود این ادعا، با بسیاری از آیات عهدین ناسازگار است؛ همچنین، با تحلیل عقلی هم قابل پذیرش نیست؛ در جریانات صوفیه و عرفانی نیز چنین است؛ و می تواند، نوعی تاثیر از الاهیات مسیحیت تلقی گردد؛ چنانچه،آنان، محبت خدا را برای تمام موجودات عام عنوان می کنند؛ انسان، از این حیث که وجود دارد و فعل خداست، می تواند، محبوب خدا قرار گیرد؛ من خود را دوست دارم و بالطبع هر چه برای من است دوستش دارم؛ از این حیث، خدا مخلوقات خود را دوست دارد.

 

دکتر قیومی، در ادامه سخنان خود، به جدایی محبت از رحمت، در ارتباط انسان با انسان پرداخت و اذعان کرد: در قرآن، مؤمن از غیر مومن تفکیک شده است؛ آیه رحماء بینهم؛ از کلمه ی رحمت استفاده شده است؛ نه از کلمه ی محبت. رحمت امری ارادی و عقلی ست؛ ولی، محبت امری درونی و قلبی و باطنی است؛ وی افزود: در روایت کافی آمده است: با فضیل ترین مردم کسی است که خودش را با عبادت بپیچاند؛ محبت سوزاننده است و غیرت دارد؛ غیر را می سوزاند و جایی برای غیر نمی گذارد.

 

استاد حوزه و دانشگاه، در پایان سخنان خود، به تبیین و جداسازی مفهوم محبت، مودت و خلقت پرداخت و گفت: محبت، امر باطنی است؛ اما، مودت امری ظاهری و باید ابراز شود! قرآن درباره زوجین می فرماید:

وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً، إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون؛ و باز یکی از آیات (لطف) او آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار فرمود؛ در این امر نیز برای مردم با فکرت ادله‌ای (از علم و حکمت حق) آشکار است؛ روم/21.

مطابق این آیه، باید، مرد نسبت به زن و زن نسبت به مرد محبت بورزد تا محبتشان، باعث قوام زندگی شود؛ همچنین، باید، مودت قربی در سطح جامعه پدید آید و این مودت، در عمل بروز پیدا کند.

دکتر قیومی، در آخر به بحث خلقت پرداخت و گفت: در زیارت جامعه می خوانیم: التَّامِّینَ فِی مَحَبَّةِ اللَّه؛ آن ها، تمام وجود خودشان را در محبت خدا قرار می دهند؛ محبت، غیر از شکر است؛ زیرا، شکر بر اساس داشتن نعمت است؛ محبت بر اساس حسن و نیکویی است. در روز عاشورا هر چه سختی و بلا بیشتر می شد، چهره ی توحیدی حضرت سید الشهداء برجسته تر می شد.

در مناجات مصباح از حَضرت امام  صادق (علیه السلام)  نقل شده است: حَضرت سید الشهدا

( علیه السلام) در لحظات آخر می‌فرماید: اللَّهُمَّ أَنْتَ مُتَعَالِی الْمَکَانِ عَظِیمُ الْجَبَرُوتِ شَدِیدُ الْمِحَالِ غَنِیٌّ عَنِ الْخَلاَئِقِ عَرِیضُ الْکِبْرِیَاءِ؛ که فررازها، به غایت، معارف بلند توحیدی دارند.

و من الله التوفیق






پوستر همایش

© کلیه حقوق این وب سایت محفوظ می باشد .
طراحی و پیاده سازی شده توسط : همایش نگار ( ویرایش 10.0.5.2)